• تاريخ :
     ۱۴۰۳/۱۱/۱۸ 
  • تعداد بازدید : 96
  • کد خبر : ۵۵۶۰
next    /  3 prev
فریب پرهزینه
سبز كردن اقتصاد جهان، چقدر هزینه دارد؟
سبز کردن اقتصاد جهان، خیلی ارزان‌تر از آن چیزی تمام می‌شود که تصور می‌شود. نشریه اکونومیست بر اساس نظر طیفی از اقتصاددانان، مشاوران و دیگر محققان، ارزیابی‌ هزینه جهانی «گذار انرژی» و حرکت به سوی انتشار صفر را بررسی کرده است؛ ارزیابی‌هایی که معمولا مبنایی برای سیاستگذاری هستند. این رقم از حدود 3 تریلیون دلار در سال تا حدود 12 تریلیون دلار در سال تخمین زده شده که در واقع رقم بسیار بالایی است. اما از چهار جهت می‌توان گفت که چرا این ارقام خیلی بالا به نظر می‌رسند.

آنهایی که می‌خواهند برای مبارزه با تغییرات اقلیمی کارهای بیشتری انجام دهند و آنهایی که می‌خواهند کار خاصی انجام ندهند، یک ویژگی مشترک دارند. هر دو طرف موافقند که کربن‌زدایی از اقتصاد جهان به شکل هولناکی گران تمام می‌شود. در نشست سالانه تغییرات اقلیمی سازمان ملل که در ماه نوامبر در باکوی آذربایجان برگزار شد، عدد و رقم‌هایی که از آنها صحبت شد به تریلیون دلار رسید.

خیلی‌ها این هزینه‌ها را هدر دادن ثروت می‌دانند. دونالد ترامپ، توافق پاریس  را برای کاهش انتشار جهانی که در نشست اقلیمی سال 2015 حاصل شد، برای آمریکایی‌ها «آسیب‌زننده و پرهزینه» توصیف کرد. او در دوره اول ریاست جمهوری خود، آمریکا را از این توافق خارج کرد. فعالان محیط‌زیست، در اینکه هزینه‌های این مبارزه بالاست تردیدی ندارند. آنها به سادگی معتقدند که وقتی اثرات مخرب تغییرات اقلیمی را در کفه دیگر ترازو قرار دهیم، می‌بینیم این هزینه‌ها ارزشش را دارد. اما در واقع این نقطه توافقی اشتباه بین فعالان اقلیمی و معتادان به انتشار کربن است. سبز کردن اقتصاد جهان، خیلی ارزان‌تر از آن چیزی تمام می‌شود که دو گروه تصور می‌کنند. نشریه اکونومیست بر اساس نظر طیفی از اقتصاددانان، مشاوران و دیگر محققان، ارزیابی‌ هزینه جهانی «گذار انرژی» و حرکت به سوی انتشار صفر را بررسی کرده است؛ ارزیابی‌هایی که معمولا مبنایی برای سیاستگذاری هستند. این رقم از حدود 3 تریلیون دلار در سال تا حدود 12 تریلیون دلار در سال تخمین زده شده که در واقع رقم بسیار بالایی است. اما از چهار جهت می‌توان گفت که چرا این ارقام خیلی بالا به نظر می‌رسند.

 

چند درجه؟ چقدر سرمایه؟

اول، سناریوهایی که برآورد هزینه در مورد آنها صورت گرفته، می‌خواهند خیلی سریع و ناگهانی (و در نتیجه با بهای بسیار بالا) انتشار کربن را کاهش دهند. دوم، تصور می‌شود که جمعیت و اقتصاد جهان و به‌ویژه کشورهای در حال توسعه، رشد سریع و غیرمنطقی خواهند داشت و انرژی را هم به سرعت مصرف خواهند کرد. سوم، این مدل‌ها روند کاهش قیمت سریع تکنولوژی‌های کم‌کربن مهم مثل انرژی خورشیدی را دست کم می‌گیرند. و چهارم، این ارزیابی‌ها این واقعیت را در نظر نمی‌گیرند که در هر صورت دنیا باید برای افزایش تولید انرژی سرمایه‌گذاری هنگفتی کند – چه به صورت پاک و چه آلوده. بنابراین، هزینه سرمایه‌ای مورد نیاز برای تحقق هدف اصلی توافق پاریس یعنی پایین آوردن دمای زمین – نباید به تنهایی در نظر گرفته شود، بلکه باید با سناریوهای جایگزینی که در آن افزایش تقاضا برای انرژی مصادف است با تولید سوخت‌های کثیف، مقایسه شود.

هزینه کاهش انتشار، احتمالا کمتر از 1 تریلیون دلار در سال خواهد بود که کمتر از 1 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) جهانی است. این پول کمی نیست، اما رویای دست‌نیافتنی هم نیست. ممکن است خوش‌بینانه به نظر برسد، اما باز هم این رقم زیاد ارزیابی شده، چون فقط اِشکال چهارم از مواردی که گفته شد را تصحیح می‌کند. رشد اقتصادی کندتر، تکنولوژی ارزان‌تر و اهداف متعادل‌تر در زمانی که دنیا به صفر خالص کربن برسد، می‌تواند این رقم را حتی پایین‌تر بیاورد. طبق اعلام «آژانس بین‌المللی انرژی» (IEA)، حدود 3 تریلیون دلار یا 3درصد GDP جهانی در سال 2024 در حوزه انرژی سرمایه‌گذاری شده است. این یک رکورد محسوب می‌شود که دلیلش تا حدی سرمایه‌گذاری دوره‌ای در نفت و گاز و تا حدی هم افزایش سرمایه‌گذاری در تولید انرژی پاک است که در دهه 2010 در یک سطح بودند، اما از آن به بعد به سرعت در حال افزایش است. تقریبا سه‌چهارم این سرمایه از منابع خصوصی و یک چهارم آن از طرف دولت‌ها تامین شده است.

مقصد این سرمایه‌گذاری‌ها از زمان توافق پاریس به شکل قابل توجهی تغییر کرده است. در سال 2015 سرمایه‌گذاری در تکنولوژی پاک نسبت به سوخت‌های فسیلی کمتر بود. امروز تکنولوژی پاک، دو برابر سرمایه بیشتر دریافت می‌کند. در سال 2024 انرژی خورشیدی 500 میلیارد دلار سرمایه جذب کرده که بیشتر از دیگر منابع تولید انرژی در مجموع است.

این عددها، انرژی پاک را مهم‌تر نشان می‌دهند، چون شامل سرمایه‌گذاری در خودروهای برقی، پمپ‌های گرمایی و توسعه شبکه‌های برق می‌شوند که خودشان انتشار کربن را چندان کم نمی‌کنند، اما در عوض، با توجه به اینکه برق مصرفی از منابع کم‌کربن تامین می‌شود، راه را برای کاهش قابل توجه انتشار کربن هموار می‌کنند. مثلا رواج استفاده از خودروهای برقی در چین، تقاضای جهانی نفت را کاهش می‌دهد، اما نقش بسیار اندکی در کاهش انتشار کربن دارد، چون باتری این خودروها از شبکه‌ای شارژ می‌شود که با زغال سنگ تامین می‌شود.

با همه اینها، چشم‌انداز اقلیمی در حال پیشرفت است. در سال 2015، برنامه محیط زیست سازمان ملل با عنوان «گزارش شکاف انتشار» پیش‌بینی کرده بود بر اساس سیاست‌های در دست اجرا، تا پایان این قرن، میانگین دمای زمین 5 درجه سانتی‌گراد بالاتر از زمان قبل از صنعتی‌ شدن خواهد بود. اما گزارش سال 2024 می‌گوید این رقم 3 درجه سانتی‌گراد خواهد بود. پیش‌بینی‌های دیگر خوش‌بینانه‌تر هستند: آژانس بین‌المللی انرژی می‌گوید 2.4 درجه و واحد پژوهشی بلومبرگ می‌گوید سیاست‌های موجود و کاهش قیمت تکنولوژی‌های سبز، به گرمای 2.6 درجه سانتی‌گرادی تا سال 2050 منجر خواهد شد. به هر حال، هیچ‌کدام از این پیش‌بینی‌ها، میانگین دما را زیر 2 درجه سانتی‌گراد که هدف اصلی توافق پاریس بود، اعلام نکرده‌اند. در مورد اینکه چقدر سرمایه‌گذاری مورد نیاز است تا این هدف محقق شود، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. طبیعتا، رساندن دمای زمین به زیر 1.5 درجه سانتی‌گراد، گران‌تر از رساندن آن به 2 درجه است.

اقتصاددانان برای ارزیابی هزینه‌ها، یک مدل اقتصادی و یک سناریو را که نشان‌دهنده تحقق یک هدف مفروض است، ترکیب می‌کنند. مثلا مسیرهای رسیدن به دمای 1.5 یا 2 درجه سانتی‌گراد یا تعیین یک هدف برای حجم انتشار گازهای گلخانه‌ای در یک زمان مفروض. سناریو صفر خالص آژانس بین‌المللی انرژی تخمین می‌زند که تا اواسط قرن، کل گازهای گلخانه‌ای که وارد جو می‌شوند، با اقداماتی معادل برای حذف آنها جبران خواهند شد. این مدلسازی آژانس، می‌گوید رسیدن به صفر خالص تا سال 2050 نیازمند سرمایه‌گذاری سالانه 5 تریلیون دلاری در انرژی پاک تا سال 2030 است؛ یعنی دو برابر بیشتر از 2 تریلیون دلاری که در حال حاضر صرف انرژی پاک می‌شود و دو سوم بیشتر از کل سرمایه‌گذاری‌هایی که در انرژی صورت می‌گیرد. سناریو مشابه بلومبرگ، می‌گوید به سرمایه سالانه 5.4 تریلیون دلاری در این قرن نیاز است.

 

دست کشیدن از سوخت فسیلی گران نیست!

کاهش کلی گرمایش جهانی به میزان چند دهم درجه به‌صرفه خواهد بود، چون بالاخره آسیب کمتری از گرمایش به زمین وارد می‌شود. با این حال، سه مشکل وجود دارد که می‌تواند این چشم‌انداز مثبت را تیره و تار کند. اول، با اینکه کربن‌زدایی از تولید برق و حمل و نقل، مهم‌ترین عامل در کاهش تغییرات اقلیمی است، اما تنها عامل نیست. کشاورزی هم یکی از منابع مهم انتشار گازهای گلخانه‌ای به جز دی‌اکسید کربن است؛ مثل متان و نیتروس اکساید. تکنولوژی‌هایی که ممکن است به کاهش این انتشار کمک کنند، کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. بنابراین، هرگونه پیش‌بینی مطمئن در مورد هزینه آینده محدود کردن انتشار، سخت‌تر خواهد شد.

انگیزه‌هایی که با هم تطابق ندارند، مشکل بعدی است. افرادی که بیشترین آسیب را از گرمایش جهانی خواهند دید، آنهایی نیستند که موقعیت مالی خوبی برای پرداخت هزینه‌های کاهش انتشار دارند. کشورهای فقیرتر به سرمایه‌گذاری بیشتری در این زمینه نیاز دارند، اما استطاعت مالی ندارند.

این موضوع با هزینه سرمایه بدتر می‌شود. بیشتر سناریوهای اقلیمی، از گذشته یک هزینه سرمایه واحد برای کل اقتصاد جهانی در نظر گرفته‌اند. اما کشورهای فقیرتر که بیشتر در معرض خطر هستند، با هزینه سرمایه بالاتری نسبت به کشورهای ثروتمندتر مواجهند. اندیشکده «اقدام سیاسی اقلیمی» (Climate Policy Initiative) محاسبه کرده که سرمایه‌گذاران در یک مزرعه خورشیدی در آلمان، به بازدهی سرمایه 7 درصدی نیاز دارند تا به نقطه سر به سر برسند. در زامبیا، نرخ‌های گزاف بهره وام کسب وکارها، این نرخ بازدهی سرمایه را به 38 درصد می‌رساند. تا زمانی که هزینه‌های تامین مالی در کشورهای در حال توسعه کاهش نیابد، برچسب قیمت برای کربن‌زدایی افزایشی خواهد بود.

سومین مشکل هم این است که مدل‌ها، ماهیتا به سمت عقلانیت گرایش دارند. در این شرایط، سیاست چندان قابل اتکا نیست. چیزهایی که باید مقرون به صرفه باشند، اغلب در عمل به دلیل ناکارآمدی در اجرا و محدودیت‌های تحمیل شده توسط سایر اهداف سیاسی، بازدارنده هستند.

بیشتر مدل‌ها فرض را بر این می‌گذارند که جامعه می‌خواهد گذار انرژی را به ارزان‌ترین شکل ممکن تکمیل کند. اما این اتفاق نخواهد افتاد. خیلی از دولت‌ها این نیاز را حس کرده‌اند که از تکنیک‌های مفید برای کاهش هزینه تغییرات اقلیمی استفاده کنند؛ مثل مالیات کربن و تخصیص یارانه به تولید تکنولوژی‌هایی که جلوی انتشار کربن را می‌گیرند. برای رام کردن لابی‌های معدنی یا مناطقی که غنی از سوخت‌های فسیلی هستند یا حفاظت از تولیدکنندگانی که نمی‌توانند با تولیدکنندگان باتری‌ها و پنل‌های خورشیدی ارزان رقابت کنند، یک الزام سیاسی نیاز است.

اگرچه این نکات احتیاطی مهم هستند، اما این واقعیت را تغییر نمی‌دهند که در مورد هزینه کنار گذاشتن سوخت‌های فسیلی همواره اغراق شده است. این تصادفی نیست: موافقان و مخالفان اقلیمی، برای صحبت در مورد هزینه‌ها دلایل خودشان را دارند. مخالفان می‌توانند از این اعداد هشداردهنده برای توجیه هیچ کاری نکردن استفاده کنند. فعالان می‌توانند از آن برای درخواست بودجه بیشتر استفاده کنند. واقعیت این است که تغییرات اقلیمی نه پایان جهان است و نه یک فریب پرهزینه. این یک مشکل واقعی و دشوار است، اما می‌توان با هزینه‌ای معقول آن را مهار کرد.

منبع: Economist

امتیاز :  ۴.۰۰ |  مجموع :  ۱

برچسب ها

    6.1.8.0
    V6.1.8.0